چهارشنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۸۶

 بوی باران،بوی سبزه، بوی خاک
شاخه‌های شسته، باران خورده، پاک
آسمان آبی و ابر سپيد
برگهای سبز بيد
عطر نرگس، رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک ميرسد اينک بهار

خوش بحال روزگار

خوش بحال چشمه‌ها و دشتها
خوش بحال دانه‌ها و سبزه‌ها
خوش بحال غنچه‌های نيمه‌باز
خوش بحال دختر ميخک که ميخندد به ناز
خوش بحال جام لبريز از شراب
خوش بحال آفتاب

ای دل من گرچه در اين روزگار
جامه رنگين نمی‌پوشی بکام
باده رنگين نمی‌بينی به جام
نقل وسبزه در ميان سفره نيست
جامت از آن می که می‌بايد تهی است؛


ای دريغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسيم
ای دريغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دريغ از ما اگر کامی نگيريم از بهار
گر نکوبی شيشه غم را به سنگ
هفت رنگش می‌شود هفتاد رنگ

زنده یاد فريدون مشيری



بشنوید با صدای شجریان و آهنگ سازی حسین یوسف زمانی

2 نظرات :

ناشناس گفت...

سال نو مبارك، وريا جان. غصه هم نخور كه نشد سفر بري ايران. گاهي هم اين جوري مي شه ديگه... شاد باشي.

ناشناس گفت...

سلام وريا جان
عيد تو هم مبارك
ان شا الله بهترين و شاد ترين سالو داشته باشي
مراقب خودت باش
ايشالا زود زود بيايي ايران و ببينمت