سه‌شنبه، دی ۱۹، ۱۳۸۵

I want you !
شعري از قيصر امين پور

مي خواهمت چنانكه شب خسته خواب را
مي جويمت چنان كه لب تشنه آب را
محو توام چنانكه ستاره به چشم صبح
يا شبنم سپيده دمان آفتاب را
بي تابم آنچنانكه درختان براي باد
يا كودكان خفته به گهواره تاب را
بايسته اي چنانكه تپيدن براي دل
ياآنچنانكه بال پريدن عقاب را
حتي اگر نباشي مي آفرينمت
چونانكه التهاب بيابان سراب را
اي خواهشي كه خواستني تر ز پاسخي
با چون تو پرسشي چه نيازي جواب را...