دوشنبه، آبان ۲۲، ۱۳۸۵

music

آلبوم "با ستاره ها" کار جدید همایون شجریان رو دوروزه که زدم روی گوشیم و اغلب اوقات فراغتم رو با تصنیفهاش میگذرونم.
اما در مورد آلبوم !

اول: حسابی جای یه آواز توي اين كاست خالیه. اصلا دوست ندارم تصور کنم که همایون شجریان میخواد صرفا تصنیف بخونه. آواز زیبای "اگر نسیم سحر بوی زلف یار من است" رو در آلبوم نسیم وصل که به یاد میارم، حیفم میاد که این اثر آواز نداره.
دوم: اشعار زیبایی در این آلبوم انتخاب شدند و این از نقاط قوت آلبومه. ضمن اینکه تنوع اشعار هم در نوع خودش جالبه: فریدون مشیری، سيمين بهبهاني، هوشنگ ابتهاج، حسین منزوی و سهيلي خوانساري

اما این تنوع در اشعار، در حال و هوای آثار به چشم نمیاد. فضای 5 تصنیف بنظر من بسیار مشابه هستش.
سوم: اما قدرت و تسلط همایون در اجرای تصنیفها تحسین برانگیزه. البته دیدم توی یه وبلاگ از ادای کلمه "بکش" با ضم اول و دوم (بصورت عامیانه
bokosh ) انتقاد کرده بود (شعر رو میارم همینجا) و گفته بود که همایون شجریان که داراي اين مشخصاته و فرزند استاده و ... باید میگفت بِکُش (bekosh)!
چهارم: چندتا از شعرهای این آلبوم رو انتخاب کردم:

 

غمگسار
چه غریب ماندی ای دل نه غمی نه غمگساری
نــه بــه انـتـظـــار یــاری ، نــه ز یـــار انـتــظــاری
غــم اگــر بــه کــوه گـویــم، بــگـریــزد و بــریــزد
کــه دگــر بــدیـن گــرانـی نـتـوان کشیــد بــاری
سحرم کشیده خنجر که چرا شبت نکشته‌ست
تــو بـکــش که تا نیفـتـد دگـرم بـه شـب گـذاری
نه چنان شکسـت پشتـم که دوبـاره سـر بـرآرم
منـم آن درخـت پیـری که نـداشـت بـرگ و بـاری

سايه

سنگ‌دل
سنـگ دلا چــرا دگــر جــور و جــفــا نـمــی‌کـنی
جـــور و جــفــا بکـن اگـر مـهـر و وفـا نـمــی‌کـنی
زخـــم دگـــر بــزن بــدل مــرهــم اگر نـمــی‌نـهی
درد دگـــر بــده اگـــر خــســتـــه دوا نـمــی‌کـنی
عهد هر آنچه می‌کنی وعده به هر که می‌دهی
عـهـــد ز یــاد مــی‌بــری وعــده وفـــا نـمـی‌کـنی
تیــر غـمــم زدی بـجــان تـا کـه بـخــون نشـانیــم
هــر چــه کنــی بـکــن بـتـا زانـکه خطـا نمی‌کنی

احمد سهيلی خوانساری


با ستاره‌ها
شب که می‌رسد از کـنـاره‌ها
گـریـه مـی‌کـنـم بـا سـتـاره‌ها
وای اگر شبـی ز آستیـن جان
بــر نــیــاورم دســت چـــاره‌ها
همچـو خامشان بسته‌ام زبان
حـرف مـن بـخـوان از اشـاره‌ها
ما ز اسـب و اصـل افــتـاده‌ایم
مـا پـیـــاده‌ایـــم ای ســواره‌ها
ای لـهـیـب غــم آتـشــم مـزن
خــرمـنـم مســوز از شــراره‌ها

حسین منزوی


افسونگر
تـو كــه بــالا بــلــنــد و نــازنـيـنـی
تو که شیـریـن‌لب و عشق‌آفـرینی
در آن لب‌های افسـونـگـر چه‌داری
در آن‌دل غیر شـور و شر چه‌داری
چنین بامهربانی خواندنت چیست
بـدين نا مهربانی رانـدنـت چیست
دل مـن تــاب تــنـــهــایــی نــدارد
دل عـــاشــق شکـیـبایــی نــدارد

فريدون مشیری

 

 

1 نظرات :

ناشناس گفت...

آلبوم قشنگی باید باشه...بقیه آلبومهای همایون رو دارم ولی این آخری رو هنوز نگرفتم...شعرهایی که اینجا نوشته بودی که خیلی قشنگ بودن...خوشم میاد از اینکه شعر از شاعرهای معاصر هم میخونه...