سه‌شنبه، مهر ۲۵، ۱۳۸۵

Eshtebah...

جمعه من خونه خاله ­م بودم و آزاد پسرداییم هم بود.

روایت بسیار تلخی داشت از فوت آقا جواد ( موضوع مطلب قبل). ظاهرا آقا جواد تصادف بسیار سنگینی با یه نیسان داشته. راننده نیسان بلافاصله فوت میکنه آما آقا جواد رو با شکستگی دست و ران به بیمارستان سنندج منتقل میکنند. متاسفانه روشهای بکاربرده شده جهت تشخیص هرگونه آسیب نامشهود (مثل خونریزی داخلی) هیچکدوم نشون نمیده که ایشون در بخش ریه دچار آسیب و خونریزی بودند. روز بعد از حادثه تا شب هم حالش کاملا خوب بوده و با همه صحبت کرده و تنها از درد شکایت داشته. شب اما در عرض چند ساعت حالش به وخامت میره و ...

 

من بهیچ وجه در جایگاهی نیستم که در مورد تصمیمات پزشکی و صحت و سقمشون صحبت کنم اما عملکرد بیمارستان و کادرش طوری بوده که این خانواده داغدار عمیقا معتقد هستند که درصورت تشخیص به موقع آسیب، می­شد جون ایشون رو نجات داد ...

 

دوسال پیش هم مادر یکی از دوستان خوبم باز بدلیل تصمیم نادرست یک پزشک فوت کرد. پیگیریهای حقوقی خانواده ­شون هم به جایی نرسید (البته با از دست دادن مادر و همسری که نبودنش رو هیچ چیزی جبران نمیکنه، خیلی انگیزه هم واسه پیگیری نداشتند)

اشتباهات پزشکی از اونجاییکه به زندگی آدمها ارتباط پیدا میکنه، مطلقا جبران شدنی نیست. حرفه پزشکی حرفه ایه که با جان و سلامتی انسانها سروکار داره. بهمین دلیل هم بنظر من آدمهای خاص و محدودی لیاقت داشتن این تخصص و قرار گرفتن در جایگاه یک پزشک و در نتیجه تصمیم گیری در مورد سلامتی انسانها رو دارند.

 

پزشکی نیاز به آدمهایی مسئول و متعهد و آگاه به جایگاه پزشکی و حساسیتهای اون داره. یادم نمیره پزشکی که باعث فوت مادر دوست من شد، هیچ شباهتی به اونچه که در ذهن ما بعنوان یک پزشک هست، نداشت. حتی نمیتونست ماجرا رو درست تشریح کنه یا بلد باشه با احترام و همدردی، لا اقل خانواده بیمارش رو کمی آروم کنه...

 

بنظرم، پزشک شدن خیلی آسون شده، و میشه بدون داشتن حداقلهای انسانی و شخصیتی، پزشک شد و همین موجد فاجعه ­هایی میشه که امروزه باشون دست به گریبان هستیم.

4 نظرات :

ناشناس گفت...

از این اشتباهات متاسفانه پیش میاد...شاید به همین خاطر بود که با اینکه خیلی به پزشکی علاقه دارم رشته تجربی برفتم و کلا پزشک شدن رو دوست ندارم...شاید به خاطر اینکه از این اشتباهات میترسم! رشته ما اشتباه کردنش بیشتر اوقات سنکین تموم نمیشه!

ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
ناشناس گفت...

ببخشید اگه تند رفتم ، دل پری ازشون دارم

Weria گفت...

با عرض معذرت، توضيح شما رو بخاطر تعبير نامناسب پاك كردم