مدار صفر درجه
شعر: افشین یداللهی
آواز: علیرضا قربانی
وقتي گريبان عدم با دست خلقت مي دريد
وقتي ابد چشم تو را پيش از ازل مي آفريد
وقتي زمين ناز تو را در آسمانها مي کشيد
وقتي عطش طعم تو را با اشکهايم مي چشيد
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود ونه دلي
چيزي نمي دانم از اين ديوانگي و عاقلي
يک آن شد اين عاشق شدن دنيا همان يک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتي که من عاشق شدم شيطان به نامم سجده کرد
آدم زميني تر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی
چيزي نمي دانم از اين ديوانگي و عاقلي...
دوشنبه، تیر ۱۸، ۱۳۸۶
اشتراک در:
نظرات پیام
(
Atom
)
5 نظرات :
چقدر قشنگه این شعر، ی حالی میشم وقتی میخونمش، وقتی می شنومش
علی رضا قربانی و آوازش رو در تیتراژ پایانی مدار صفر درجه سرچ کردم و به وبلاگ شما رسیدم. ممنون که هم متن شعر و هم صدای فوق العاده ی علی رضا قربانی رو گذاشتید. خوشحالم که وبلاگ شما رو پیدا کردم و برام جالب بود که همسن هستیم . خیلی کنجکاو شدم معنی اسمتون رو بدونم. یه اسم کردیه یا ..؟
سلام ... خیلی زیبا ست ... هم این شعر هم آهنگ و هم صدا ... هم وبالگ شما ... آسمونی باشی
سلام وریا جان؟چطوری؟همه چی رو به راهه؟ ما رو نمی بینی خوش میگذره؟(نیست قبلا سالی شونصد بار می دیدم همو) :)) همیشه سلامت و خوش باشی.
ارسال یک نظر