چهارشنبه، تیر ۰۶، ۱۳۸۶

سپیده که سر بزند
در این بیشه زار خزان زده
شاید دوباره گلی بروید
شبیه آنچه در بهار بوییدیم
پس به نام زندگی
هرگز مگو هرگز...


مدار صفر درجه، قسمت دهم
وقتی سارا به حبیب میگه شاید هرگز همدیگر رو نبینیم

4 نظرات :

ناشناس گفت...

سلام ...وبلاگتون را از لینک بالاترین پیدا کردم ویک کقدار مطالبش را خوندم وعکسهایی که انداخته بودید نگاه کردم خیلی قشنگ بود حدس زدم که ایران نیست امیدوارم در رسیدن به آرزوهاتون موفق باشید

ناشناس گفت...

SALAM WERIA KHOOBI
koli az khondane neveshtehat lezat bordam
bekhosos az gosh kardane be ali mardan khan merci movafagh bashy

ناشناس گفت...

و
چنان كه آغاز كرده اي هميشه بر همان حال خواهي بود

ناشناس گفت...

هرگز هرگز هرگز بی تو نمی خندم
بی تو بر دل عشقی هرگز نمی بندم