قصه های کوتاه وریا
Roohash Shad
- شاعر! چرا درین همه مدّت برای من شعری نگفتهای؟
- مانند بوی گل در برگبرگ دفتر شعرم نهفتهای
شاعر تو بودهای که چنین خوب و دلپذیر خود را سرودهای.
- عمران صلاحی، تهران، ۲۵/۳/۸۱
وريا جاناز اينکه بعد از سالها خبری از تو ولو الکترونیکی به دستم می رسد خوشحالم.
باز آ كه برويد باز، دل گل خزانش راباز آ كه ببويد باز، عشق جاودانش راباز آ كه بگويد باز، دل درد نهانش راباز آ كه بجويد باز، دل جا و مكانش را
ارسال یک نظر
2 نظرات :
وريا جان
از اينکه بعد از سالها خبری از تو ولو الکترونیکی به دستم می رسد خوشحالم.
باز آ كه برويد باز، دل گل خزانش را
باز آ كه ببويد باز، عشق جاودانش را
باز آ كه بگويد باز، دل درد نهانش را
باز آ كه بجويد باز، دل جا و مكانش را
ارسال یک نظر